شعر" دون بولسا " مختومقلی فراغی با ترجمه فارسی

نتیجه تصویری برای مختومقلی فراغی


دون بولسا

تن یاپماغا کوینک ایستار یالانگاچ کوینگلی دیر , واخ اوستندن دون بولسا
باش پول دییب حقدان دیلار قارنی آچ باشنی تافان آرزو قیلار اون بولسا
بر برهنه پیرهن هم آرزوست آنکه دارد پیرهن خواهد قبا
بر گرسنه پنج درهم آرزوست پنج یابد ده بخواهد از خدا
اول ییگیدلر چکه چکه حاسیراتی سفرلیق یوکلارلیک بولسا دولتی
یانی بیلن تاپسا یاراغی آتی ینه دیر توکنمز موغت نان بولسا
گر به حسرت یابد آخر یک جوان از برای یک سفر اسباب و نان
هم سلاحی یابد و اسب و عنان باز خواهد روزی بی انتها
کوپ نان تافیب اگر بولسا کونگلی شاد قیزدان محبوب گوزل ایستار کوپ اولاد
بو دولتی پیدا اتسه ادمزاد کونگلی ایستار بیک شهره خان بولسا
روزیش گر کافی آمد , شادمند خواهد او محبوبی و اولاد چند
جمله اینها گر محیا آمدند , خواست بر شهری شود فرمانروا
هم خان بولسا , هم دنیاسی تای بولسا هیچ بولماسا , هم اسبابی شای بولسا
هم برمه سه , هم توکنمز پای بولسا یخشی آدی هم دنیا ده کان بولسا
گر شود فرمانروا و کامران مال و اسبابش خواهم بیکران 
باز دارد آید و کاندر جهان نام نیکویش بود در یاد ها


مختومقلی گوریب دشمان طعنه سئن مرد اولدور شاد توتسا غمدان سینه سئن
یریوزین دولدیرماز گوزینگ خاناسئن قارون کبی قازانانینگ کان بولسا
ای فراغی مرد باید سینه شاد غم به دل , از طعن دشمن ره نداد

گر چو مال اندروزی زیاد کاسه چشم از جهان شد پر کجا

ترجمه :استاد محمد طواق خوشکام

منبع:وبلاگ قانیم ترکمن

خریداری کتاب مختومقلی فراغی از محل جریمه دیرکرد

از موقع افتتاح کتابخانه بیشتر مراحعه کنندگان دیوان مختومقلی فراغی شاعر شهیر ترکمن را در خواست می کردند


چند وقت پیش از پول های جمع آوری شده از جریمه های دیرکرد اعضا این کتاب را برای کتابخانه خریداری کردیم.

واما در مورد مختومقلی فراغی

 اشعار مختومقلی دریایی است بی کران و ناشناخته، دریایی که اعماق آن پر از درهای گرانبها است. گنجهایی نهفته است که کسی را یارای قیمت نهادن بر آن نیست، جای بس تأسف است که بسیاری از این خزاین هنوز که هنوز است ناشناخته است. باید غواص بود تا به اعماق این دریای بی کران رفته یکی یکی این درهای گرانبها را بالا کشید و به عموم جهانیان نشان داد.

     مختومقلی یک معلم است که عشق می آموزد، عشق راستین، عشق به همنوع ، عشق به وطن، عشق به هم وطن و صد البته عشق به مبدأ هستی یعنی خدا.  معلمی است که راه و رسم زیستن، آزاد و آزاده زیستن را می آموزد به تمام آنانی که اشعارش را با دل و جان می خوانند و درک    می کنند. مختومقلی عارف است و طریق عرفان را نشان می دهد و خود رهرو آن است. مختومقلی احادیث را، آیات الهی را به زبان شعر آنگونه که برای عموم قابل فهم باشد بازگو می کند. دنیا را آنگونه که هست و آنگونه که باید باشد توصیف می کند. آخرت را ، جنت و دوزخ و برزخ را معرفی می کند. نشانه های قیامت را برمی شمارد و ما را به اندیشیدن در آن فرا می خواند.